در جمعه شبي كه گذشت، پنجمين دوره حراج تهران برگزار شد. در اين دوره كه در هتل پارسيان آزادي برگزار شده است؛ چهرههايي چون علي جنتي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، علي مرادخاني معاون هنري وزارت ارشاد و افرادي مانند علي دايي، شهرداد روحاني، الناز شاكردوست و عاطفه رضوي حضور داشتهاند. در ميان 80 اثر ارائه شده اين حراجي 14 اثر كلاسيك از نقاشاني مانند كمال الملك، علي اكبر مزين الدوله و حسن ارژنگي ارائه شده است. از نكات جالب توجه دوره پنجم حراج تهران، جابهجايي دوباره ركورد فروش آثار هنري بوده تا آنجا كه صحبت از ثبت فروش 25 ميليارد و 362 ميليون توماني در اين دوره است. به اين معني كه فروش آثار در دوره پنجم حراج تهران حدود 4 ميليارد تومان بيشتر از فروش سال گذشته بوده است. جالب آنجا است كه الناز شاكردوست، بازيگر سينما اولين خريدار حراج تهران بوده است. از سوي ديگر اين رويداد در اين دوره باز هم با ركوردزني فروش آثاري از سهراب سپهري همراه بود. آثار سهراب سپهري با فروش 4 ميليارد و 550 ميليون تومان نزديك به يك پنجم مجموع فروش اين رويداد را به خود اختصاص داد. در دوره گذشته برگزاري حراج تهران نيز تابلويي از سهراب سپهري ركوردي تاريخي زده بود و با قيمت 2 ميليارد و 800 ميليون تومان در ميان 126 اثر ارائهشده در اين حراجي جايگاه نخست را كسب كرده بود.
حراج تهران با تمام زرق و برق و پولهاي كلاني كه براي خريد و فروش آثار آن جا به جا ميشود، هميشه سوژهاي داغ براي اظهارنظرها و واكنشهاي مختلف بوده است. با وجود آنكه وزير ارشاد و معاونش از مهمانان ويژه پنجمين برگزاري آن بودند، اما اين حراجي نقطه مقابل اكسپوي هنري وزارت ارشاد و رقيب سرسخت آن است. رويدادي با سر و شكل مستقل، كاملاً خصوصي و البته پر رونقتر كه برخلاف اكسپو در آن از گردش مالي ركوردهاي خوبي بر جاي ميماند. برخي برگزاري اين حراجي را اتفاقي مثبت براي فرهنگ و هنر كشور تلقي ميكنند. اينكه آثار هنري مورد توجه قرار گرفته و گردش مالي اين حوزه رونق بگيرد براي بسياري باب ميل و نقطهاي آرماني براي هنر محسوب ميشود به ويژه آنكه در سالهاي گذشته براي برگزاري حراج كريستي در تهران تلاش زيادي صورت گرفته است، اما اكنون با وجود حراجي مستقل و خصوصي چون حراجي تهران جاي خالي وجود يك بازار اقتصادي داخلي پر رونق در زمينه فروش آثار هنري پر شده است با اين حال حراج تهران بعد از هر دوره از برگزاري خود، انتقادهاي بسياري را مقابلش ميبيند.
از انتقاد به سر و شكل لاكچري و مبالغ هنگفت و ميلياردي كه در آن جا به جا ميشود تا انتقادهاي نسبتاً موشكافانهتر همچون ادعايي كه اين حراجي را يك بازارگرمي براي فروش آثار هنرمندان كمترشناخته شده كشور ميداند.
واكنش خوانندگان سايتها و خبرگزاريها به آمار و ارقام هنگفت خريد آثار هنري حراج تهران، گوياي نظرات مختلف مردمي درباره اين رويداد است. در برخي نظرات ميتوان جنس انتقادها را به اين حراجي دريافت: «واقعاً براي وزير متأسفم. از نزديك شاهد اين پول دادناي بيهوده هست و ككشم نميگزه. شاكر دوست اين پولا رو بياد بده چهارتا يتيمو سير كنه. »، «سه ميليارد پول ميدن براي يه تابلو نقاشي اون موقع ما با داشتن تحصيلات عاليه برا پول پيش واسه اجاره خونمون مونديم.»، «واقعاً اين خريد و فروشهاي تابلو مسخرهترين كار دنياست يه عده از رو شيكمسيري ميان يه تابلويي كه چيزيم ازش نميفهمن رو بهخاطر پز دادن با قيمتهاي نجومي ميخرن، وقتي آدم فكرشو ميكنه كه با اين پولها ميشه زندگي چندصد نفر رو نجات داد، تأسف ميخوره. البته هر كسي اختيار پول خودشو داره و ميتونه هر كاري بكنه ولي چه خوب ميشد كه اين پولا در جهت درست مصرف ميشد.»
خوانندهاي ديگر نوشته است: « در تمام دنيا چنين فروشهايي صورت ميگيره ... هر آدمي هم مسئول پول خودشه كه چطور خرجش كنه همين مونده براي مزايده هم داستان توهمي بسازيم براي خودمون.»
در كنار اين انتقادات اما گاه نقدهاي ژرفتر و موشكافانهتري ماهيت برگزاري حراج تهران را نشانه ميگيرد. از جمله اينكه چرا بهجاي يك مجري متخصص برگزاري حراج، چهرهها و بازيگران سينما و تلويزيون چكش حراج اين رويداد را در دست ميگيرند. آنها كه حراج تهران را بازارگرمي براي فروش آثار هنري مطرح و غيرمطرح ميدانند، معتقدند كه اجراي چنين حراجي توسط چهرههايي چون رضا كيانيان و يا حسين پاكدل ترفندي بيش براي جلب مشتري نيست، اما انتقاد بزرگتر به حراج تهران مربوط به قيمتگذاري آثار است، چنانچه سال گذشته نيز برخي انتقادها و اعتراضها ارقام اعلام شده در حراجي را مشكوك اعلام كرده است و مدعي شده بود كه خريدهاي اين حراجي صوري است.
هنوز هم پيش روي حراج تهران، نقدهاي قابلاعتنايي مطرح ميشود؛ انتقادهايي از جمله اينكه اين رويداد با قيمتگذاريهاي نجومياش روي آثار هنري كمتر شناخته شده، سكويي براي مطرح شدن هنرمندان بينام و نشان و تبديل آنها و آثارشان به پرفروشهاي آينده اين حراجي است. اين نقدها و ابهامات عموماً بيپاسخ باقي ميمانند و سال به سال وجههاي پر رمز و رازتر به حراج تهران ميبخشند!